مقالات درباره کودکان

شرايط آفرينشگري

1398/1/16 0:21
نویسنده : مدیر سایت
47 بازدید
اشتراک گذاری

جورج اف. نلر شرايط آفرينشگري را  )به‌طور خلاصه( چنين بيان مي‌كند:

1- پذيرندگي: اگر واقعيت اين است كه ايده‌هاي خلاق را نمي‌توان به اجبار بروز داد، اين نكته نيز واقعيت دارد كه در صورتي ايده‌هاي خلاق ابراز مي‌شوند كه پذيراي آنها باشيم.

2- استغراق: استغراق در موضوع مورد مطالعه، مزاياي زيادي دارد. از جمله اينكه اين كار نيروي تخيل انسان را سرشار از ايده مي‌كند و با ارائه‌ي دامنه‌ي وسيعي از نگرش‌هاي مختلف براي راهيابي دست آفرينشگر را بازمي‌گذارد.

3- تعهد و پس‌نشيني: استغراق، مستلزم تعهد است. تمركز شديد بر روي يك كار، ممكن است تفكر او را محدود كرده و مانع آفرينشگري وي شود. در اين صورت، آفرينشگر بايستي از كار خود به اندازه‌اي كافي پس نشيند تا بتواند آن را از دور ببيند.

4- تخيل و داوري: در آفرينشگري، هم بايستي شور (تخيل) وجود داشته باشد و هم داوري. تخيل به تنهايي ايده‌هايي را توليد كرده، اما آنها را مبادله نمي‌كند. داوري به تنهايي ايده را مبادله مي‌كند، اما آنها را به وجود نمي‌آورد. تا تخيل و داوري در هم نياميزند، آفرينشگري كه هم توليد و هم مبادله است، نمي‌تواند به ظهور رسد.

5- بهره‌گيري از اشتباهات و تصادفات: از ويژگيهاي چنين تفكري اين است كه اشتباه را، پايان كار نداند (چون اشتباه، اغلب جزيي از حقيقت را در خود دارد). آنچه كه اشتباه به نظر مي‌رسد، ممكن است واقعاً بينشي باشد كه دست كم به سوي جهتي درست در حركت است.

تصادفات نيز غالباً مي‌توانند به رهيابي خلاق منجر شوند. براي مثال، لغزش قلم‌موي نقاش، ممكن است شروع نقطه‌اي براي تصويري كاملاً متفاوت باشد. اشتباهات و تصادفات، عقربه‌هايي به سوي حقيقت هستند. زيرا نشانگر تلاشي مي‌باشند كه ذهن ناخودآگاه، براي بيان خود به كار مي‌گيرد.

6- تابعيت از اثر خلاق: در مرحله‌اي از فرايند آفرينندگي - خواه نقاشي، شعر و يا نظريه علمي اثر خلاق زندگي خود را آغاز مي‌كند و نيازهاي خود را به آفرينشگر خود منتقل مي‌سازد. اثر خلاق از آفرينشگر جدايي مي‌گيرد و مواد خام لازم را از ذهن نيمه‌آگاه او فرا مي‌خواند. در اين صورت، آفرينشگر بايستي بداند كه چه وقت از جهت دادن كار خود دست بكشد و چه وقت اجازه دهد تا اثر يادشده، او را هدايت كند.

7- استفهام: در تفكر خلاق، پرسش به همان اندازه مهم است كه پاسخ به سؤال. در واقع همین كه ما هدف كنكاش خلاق خود را به صورت سؤال مطرح كرديم، مي‌توانيم با سهولت بيشتري بدان دست يابيم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آفرينشگر

خلاق بودن در عميق‌ترين مفهوم آن، به معناي بروز خود به عنوان يك شخص است. هر كدام از ما، الگوي بي‌همتايي از توانايي‌هاي بالقوه بوده و چيزهايي به زندگي مي‌دهيم و از آن مي‌گيريم كه هرگز تكرار نخواهند شد. فرون بر اين، هر كدام از ما بايستي خود را به قالبي دربياورد و يا اجازه داده شرابط بيروني، او را قالب‌بندي كند. [1]

هوش،‌ آگاهي، تسلط، انعطاف‌پذيري و ابتكار از ويژگيهاي افراد خلاق هستند. به نظر نمي‌رسد افرادي فاقد آفرينشگري وجود داشته باشند، و به نظر مي‌رسد كه يك فرد نابغه و يك شخص معمولي، وجه اشتراك اندكي دارند، با اين وجود، تفاوت بين اين دو، تفاوت كمي است. در نوابغ، نيروي تخيل، انرژي، پايداري و ديگر كيفيات خلاق، بسيار بيشتر از ديگران رشد يافته است، اما خوشبختانه منحصر به آنها نيست.لويس فليگلر مي‌گويد:« همه افراد، به طرق و به درجات مختلف، خلاق هستند...»مي‌توان فرض کرد كه برخي از تفاوتهاي آفرينشگري، ناشي از عدم ابراز نيروي خلاق بالقوه‌ي بسياري از مردم است. [2]

براي تعريف خلاقيت لازم است كه ابتدا به شرح خيال و عالم خيال پرداخته شود.

 

1- جرج اف. نلر ص 103

2- همان ص 16-15

 

 

منبع مقاله : سبز فایل

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)